کد مطلب:35174
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
چرا به پيامبر (ص) نسبت «سحر» دادند؟
از تواريخ، و همچنين از خود قرآن مجيد به خوبي برميآيد كه مخالفان پيامبر نسبتهاي ناروائي به او ميدادند، تا افكار عمومي را كه به سرعت متوجه او ميشد از وي منحرف سازند، از جمله گاهي به او «مجنون» و گاهي «شاعر» ميگفتند.
و نيز گاهي «كاهن» و زماني هم «ساحر»! ميگفتند.
اما در واقع هريك از اين نسبتهاي ناروا نكتهاي داشت به اين جهت به آن حضرت نسبت «جنون» ميدادند كه با عادات و رسوم غلطي كه يادگار صدها سال بود ميجنگيد، همان عادات و رسومي كه با گذشت اعصار و قرون چنان با زندگي آن مردم آميخته شده بود، كه از ضروريات و بديهيات محسوب ميگرديد و مخالفت با آن، مخالفت با امور بديهي و ضروري شمرده ميشد، آنها اين مخالفت را نشانه ديوانگي ميپنداشتند!
اين موضوع منحصر به پيامبران نبوده، بلكه تمام مصلحين بزرگ بشر كه با عادات و رسوم غلط و خرافات و موهوماتي كه يادگار قرون گذشته بوده، مبارزه ميكردند، متهم به جنون و ديوانگي ميشدند، چون بسياري از مردم، تقليد كوركورانه و پيروي بدون قيد و شرط از عادات و رسوم محيط را «شرط عقل»! ميدانند. البته اگر عقل اين باشد مخالفت با آن ديوانگي است.
«شاعر» ميگفتند نه به اين جهت كه آن حضرت سابقه شعر و قافيه پردازي داشت، زيرا اين مطلب در هيچ تاريخي ديده نشده، بلكه از اين نظر بود كه آيات موزون قرآن و جملههاي زيبا و رساي آن، چنان شور و هيجاني در دلها بر پا ميكرد كه موزونترين اشعار حماسي عرب در آن زمان كه «عصر طلائي شعر و ادب عربي» محسوب ميشد، قدرت برابري با آنرا نداشت.
همچنين اگر نسبت «كهانت» به پيامبر ميدادند، بر اثر اين بود كه با صراحت و قاطعيت تمام، اخباري مربوط به حوادث آينده بيان ميداشت.
مخالفين براي پرده افكندن روي اين حقيقت، نام «كاهن» بر آن حضرت گذاشتند.
زيرا كاهنان كساني بودند كه در زمان جاهليت، مانند منجمين امروز، پيشگوئيهائي نسبت بحوادث آينده و امور پنهاني ميكردند كه گاهي صحيح و گاهي باطل از آب درميآمد.
اما نسبت «سحر» به آن حضرت بسيار قابل دقت است زيرا به گواهي آيه 24 و 25 سوره مدثر؛ علت اصلي اين نسبت ناروا همين آيات قرآن بوده است، يعني اگر سحري بوده چيزي جز همين نفوذ خارقالعاده آيات نبوده است.
اين نسبت گواهي ميدهد كه نفوذ آيات قرآن در دلها بقدري عميق و صريح و بيسابقه بوده كه نميتوانستند آنرا يك امر عادي تلقي كنند، ناچار بودند براي اين كلمات و عبارات، با اين تأثير خارقالعاده واژهاي پيدا كنند، چارهاي جز اين نديدند كه بگويند «سحر» است؛ زيرا سحر از نظر لغت به كارهاي خارقالعادهاي ميگويند كه عامل اصلي آن مرموز و دقيق و مخفي باشد (و لذا مسائل دقيق و مخفي را نيز گاهي سحر مينامند).
قرآن و آخرين پيامبر
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.